عاشقان درش از درد دوا یافته اند


خستگان غمش از رنج شفا یافته اند

باده نوشان سراپردهٔ میخانهٔ دل


جرعهٔ دردی دردش چو دوا یافته اند

مبتلایان بلایش ز بلا نگریزند


گرچه از قامت و بالاش بلا یافته اند

نم چشم و غم دل قوت روان ساز ای جان


که کسان قوت از این آب و هوا یافته اند

عارفان بی سر و پا بر سر دارش رفتند


لاجرم اجر فنا دار بقا یافته اند

آن کسانی که چو ما غرقهٔ دریا شده اند


گوهر حاصل ما در دل ما یافته اند

همچو سید ز خود آثار خدا یافته اند


خود شناسان که مقیم حرم مقصودند